برچسب : نویسنده : thearies بازدید : 177 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 11:23
خواب دیدم یه بچه به دنیا آوردم. یه بچهی سفید بور کوچولو؛ وقتی به دنیا اومد میخندید. انگار یکی داشت برام تعریف میکرد، من هیچی یادم نمیاومد. همه میاومدن و میرفتن. نمیدونستم تو کدوم خونه م، اتاق شلوغ، سشوار به موهای خیس، پیچیدن تو ملافهها گذشتن از راهروها. میدونستم که یه بچه دارم. نمیدونستم که کجا بود.
برچسب : نویسنده : thearies بازدید : 174 تاريخ : جمعه 19 خرداد 1396 ساعت: 14:53
برچسب : نویسنده : thearies بازدید : 183 تاريخ : جمعه 19 خرداد 1396 ساعت: 14:53
برچسب : نویسنده : thearies بازدید : 184 تاريخ : جمعه 19 خرداد 1396 ساعت: 14:53
:"<</p>
[You are something I need طور]
4. اینم نداریم....برچسب : نویسنده : thearies بازدید : 176 تاريخ : جمعه 19 خرداد 1396 ساعت: 14:53